کد خبر: 1290814
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۵
مهراوه، پرستار خانگی پیرمرد ثروتمند که یک قدم مانده به قتل، همراه همدستانش از سوی مأموران پلیس بازداشت شده، مدعی است وسوسه پولدار شدن باعث شد نقشه قتل را با همدستانش طراحی کند. 
آرمین بینا 

جوان آنلاین: مرد رهگذر وقتی متوجه شد یک زن و دو مرد با طراحی یک نقشه قصد دارند پیرمرد پولدار را برای تصاحب اموالش به قتل برسانند، پلیس را از ماجرا باخبر کرد. 
عصر روز چهارشنبه ۲۰ فروردین‌ماه امسال، مردی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و راز تصمیم به قتل مرد پولداری را از سوی یک زن و دو مرد جوان برملا کرد. 
وی به مأموران گفت: «ساعتی قبل برای هواخوری به پارکی در یکی از خیابان‌های جنوبی تهران رفتم. روی چمن پشت درختچه شمشادی دراز کشیدم تا کمی استراحت کنم. لحظاتی بعد زن جوانی همراه دو مرد وارد پارک شدند و روی نیمکتی در نزدیکی من نشستند. آنها با هم شروع به صحبت کردند که از حرف‌های آنها متوجه شدم نقشه سرقت از خانه مرد پولداری را طراحی می‌کنند.»

 سناریوی قتل 
مرد رهگذر ادامه داد: «آن‌ها گرم صحبت بودند، اما متوجه من نبودند و من هم کنجکاو شدم و صحبت‌های آنها را با دقت گوش دادم. زن جوان آدرس خانه ویلایی مرد پولداری را در خیابان جردن به همدستانش داد و گفت بعد از اینکه وارد خانه شد در را به روی آنها باز می‌کند. آنطور که از صحبت‌هایشان متوجه شدم، قرار بود ساعت چهار بعدازظهر روز پنج‌شنبه صاحبخانه را در خانه‌اش به قتل برسانند و بعد جسد او را مثله و سپس با خودروی یکی از آنها از آنجا خارج و در بیابان‌های اطراف تهران دفن کنند. ابتدا فکر کردم آنها سناریوی فیلم سینمایی را تعریف می‌کنند، اما متوجه شدم نقشه واقعی یک قتل را طراحی کرده‌اند. وقتی از روی صندلی بلند شدند، آنها را به صورت نامحسوس تعقیب کردم و دیدم سوار یک خودروی سواری شدند و از محل رفتند. من شماره پلاک خودرو را یاداشت کردم و تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس خبر بدهم تا مانع قتل مرد ثروتمند شوم.»

 مرد تنها 
با تماس مرد جوان، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی موضوع وارد عمل شدند. مأموران در نخستین گام آدرس خانه مرد پولدار را بررسی کردند. بررسی‌های فنی نشان داد خانه ویلایی متعلق به پیرمرد ثروتمندی به نام بابک است. مأموران پلیس دریافتند خانواده بابک چند سالی است برای زندگی به خارج از کشور رفته‌اند و او از آن زمان به بعد در این خانه تنها زندگی می‌کند و زن جوانی هم به نام مهراوه، پرستار خانگی اوست و کارهایش را انجام می‌دهد. 
در قسمت دیگری از تحقیقات، مأموران پلاک خودروی مظنونان را بررسی کردند. خودرو متعلق به مرد جوانی به نام کیوان بود و مشخص شد وی از مدتی قبل با زن جوانی به نام مهراوه ارتباط دوستی دارد. نکته جالب تحقیقات این بود که مهراوه همان پرستار خانگی بابک بود. 

 یک دقیقه تا مرگ
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران احتمال دادند مهراوه و دو مرد جوان نقشه قتل و سرقت اموال بابک را طراحی کرده‌اند و قصد اجرای آن را دارند. 
در چنین شرایطی تیم زبده‌ای از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت خانه مرد پولدار را به صورت نامحسوس تحت نظر گرفتند و مشاهده کردند ساعت چهار بعدازظهر روز پنج‌شنبه ۲۱ فروردین‌ماه، ابتدا زن جوانی وارد خانه بابک می‌شود و پشت سر او هم دو مرد جوان وارد خانه ویلایی می‌شوند. بنابراین فرضیه نقشه قتل مرد ثروتمند برای مأموران قوت گرفت که بلافاصله وارد خانه ویلایی شدند و متهمان را یک دقیقه قبل از اجرای نقشه خونین‌شان بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. 
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت به خبرنگار ما گفت: کارآگاهان با به دست آوردن اطلاعات، دقایقی قبل از اجرای نقشه قتل، متهمان را بازداشت کردند. متهمان به جرم خود اعتراف کردند و در ادامه به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان آن در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد. 


گفت‌و‌گو با متهم
 وسوسه پول 
مهراوه، پرستار خانگی پیرمرد ثروتمند که یک قدم مانده به قتل، همراه همدستانش از سوی مأموران پلیس بازداشت شده، مدعی است وسوسه پولدار شدن باعث شد نقشه قتل را با همدستانش طراحی کند. 

مهراوه سابقه داری؟ 
نه. 

چه شد که نقشه قتل صاحب کارت را طراحی کردی؟ 
واقعیتش به خاطر اینکه ثروت او را بالا بکشیم، تصمیم گرفتیم بابک را به قتل برسانیم، اما قبل از قتل دستگیر شدیم، وگرنه الان قاتل بودیم و جرممان سنگین‌تر بود. 

شما نقشه را طراحی کردی؟ 
نه، مرد مورد علاقه‌ام نقشه سرقت اموال و قتل پیرمرد پولدار را طراحی کرد و من هم قبول کردم. 

چرا؟ 
من از مدت‌ها قبل مستخدم خانه پیرمرد پولدار بودم و در این مدت متوجه شدم او اموال زیادی در خانه‌اش نگهداری می‌کند. مدتی قبل برای کیوان تعریف کردم که بابک چقدر ثروت دارد و مقدار زیادی طلا، جواهر و پول در خانه‌اش نگهداری می‌کند. از آنجایی که قرار بود ما با هم ازدواج کنیم، اما همیشه به خاطر مشکلات مالی ازدواج ما عقب می‌افتاد، وقتی کیوان متوجه شد بابک پولدار است پیشنهاد داد او را بکشیم و با اموالش زندگی شاهانه‌ای را شروع کنیم. 

چرا برای سرقت تصمیم به قتل گرفتید؟ 
ما تصور می‌کردیم اگر به هر شیوه‌ای اموالش را سرقت کنیم، بعد از شکایت او احتمال اینکه دستمان رو شود و به دام بیفتیم، خیلی زیاد است، اما اگر او را به قتل می‌رساندیم کسی متوجه نمی‌شد، چون او کسی را در ایران نداشت که بخواهد اعلام مفقودی کند و ما هم فکر می‌کردیم این بهترین نقشه برای سرقت اموال پیرمرد پولدار است. 

با نفر سوم چطور آشنا شدی؟ 
نفر سوم یکی از دوستان کیوان است. ابتدا می‌خواستیم دو نفری نقشه را اجرا کنیم، اما بعد فکر کردیم نفر سومی لازم است تا نقشه به خوبی اجرا شود و کیوان هم دوستش را وارد ماجرا کرد. 

تصور می‌کردید بازداشت شوید؟ 
نه، نقشه ما کامل بود و اصلاً فکر نمی‌کردیم در آخرین لحظات و درست یک قدم مانده به اجرای نقشه بازداشت شویم. 

حرف آخر؟ 
خیلی پشیمان هستم،‌ای کاش وسوسه پولدار شدن به سراغم نمی‌آمد.

برچسب ها: پیرمرد ، قتل ، سرقت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار